به گزارش روابط عمومی حوزه هنری، میثم امیری که خود از اهالی شهرستان تیلم استان مازندران است درباره پژوهشهایش برای نگارش این کتاب گفت: با توجه به اتفاقاتی که در زندگی هر فرد رخ میدهد هر انسانی حداقل یک رمان برای نوشتن دارد. من فکر میکنم «تیلم» شروع همچنین کتابی برام من است تا من کتابی که درباره هویتمان، بوممان، خاندانم، مازندران و منطقه سوادکوه است و هنوز ننوشتهام را بنویسم.
وی بیان کرد: «تیلم» یک نقطه شروع برای من است چراکه وقایعش به صورت طبیعی اتفاق افتاده یعنی تحقیقات، دانش و مجموعه پژوهشهایم برای این کتاب به صورت طبیعی برای من و خانوادهام پیش آمده و به شکل تجربه در آمده است که بخشی از آن را سعی کردهام از طریق این کتاب به مخاطبان منتقل کنم.
امیری درباره فضای دانشجویان در زمانهای که قصه «تیلم» در آن میگذرد بیان کرد: جنبش دانشجویی در ایران به طور میانگین بر اساس اتفاقات بعد از مشروطه و نهاد علم شکل مدرن و دانشگاهی پیدا کرد، فعالیتهای جنبش دانشجویی چندان دور از آنچه که مردم دنبالش بودند نبوده و بیشتر نزدیک به میانگین جامعه حرکت کرده است. در قضایای مربوط به ملی شدن صنعت نفت یا دفاع از استقلال کشور نظر دانشجویان خیلی دور از نظر عامه مردم نبود و اگر آن را کلاسهبندی کنیم و به شکل علمیتر به آن بپردازیم، میتوان به جنبش دانشجویی هم اشاره کرد. یعنی جنبش دانشجویی اگر در این زمینهها نظر داده، حرف زده و حتی خون داده به این دلیل بوده که خواست جامعه دور از این نبوده و ما میخواستیم که حس عقب ماندگی، سرخوردگی و حس اشغال کشور را به نحوی جبران کنیم.
نویسنده «تیلم» افزود: مردم ما، مردم زخم دیده از استعمار هستند و خاطره خوبی از انگلیس و روسیه به عنوان دو قدرت استعماری آن دوره ندارند. این خاطره بد در قالب نوعی از آرمانخواهی و مطالبهگری در جنبش دانشجویی دیده میشود. این نقش از میانگین نقش مردم چندان فاصله ندارد و به نظرم هم راستا با آن است که در فضای داستان «تیلم» هم میتوان نشانههای آن را دید.
امیری درباره پیام «تیلم» تصریح کرد: در فضای کتاب این نکته وجود دارد که ما باید به گذشته برگردیم و داستانها و قصههای خودمان را مرور کنیم. داستاننویسان و نویسندگان باید به میراثی که امروز به دستمان رسیده توجه کنند و حتی منتقدانه با آن برخورد کنند.
وی ادامه داد: توجه به میراث بومی و هویتی و مکتوبمان و آنچه که در فرهنگ ایرانی اسلامی وجود دارد، یک ضرورت است و میتواند رنگ موافقت یا نقد به خود بگیرد و این صرفا به جهانبینی نویسنده بستگی دارد.
این نویسنده تاکید کرد: «تیلم» به مخاطب خود میگوید که ما باید ببینیم گذشتگانمان از چه فضایی آمدهاند، چه میگفتند، به دنبال چه چیزهایی بودند و چه حرفهایی داشتند و چطور زندگی میکردند. قطعا همه این موارد مورد تایید ما نیست اما نَفسِ توجه کردن مهمتر از موافقت یا مخالفت ما با آنهاست.
امیری همچنین اظهار کرد: من معتقدم نویسندگان باید به جنگ بپردازند هم جنگ ایران و هم جنگ سوریه که به عنوان مدافعان حرم میشناسیم باید مورد توجه قرار گیرد. ما باید به موضوعات مهم و اساسی هویتی توجه کنیم.
وی درباره عنوان «تیلم» تشریح کرد: آنچه از روستای «تیلم» در کتاب آمده صد در صد و به طور واقعی شاید همان چیزی که در استان مازندران است، نباشد چراکه یک نویسنده میتواند واقعیت را آنطور که خود میخواهد، پیرایش کند و به نفع داستان خود درآورد ولی به طورکلی «تیلم» یک روستای ییلاقی با جنگلهای انبوه است که نامش محل گلآلود معنا میشود. تیلم ویژگی خاک آن منطقه است که با ریزش باران سریع گل و با تابش خورشید سریع خشک میشود و من این ویژگی را به شخصیت داستان تسری دادهام و عدالتخواهی را از جنس تیلم در نظر گرفتم که برخوردهای زود تند و زود تهنشین شده و سرد شده را با خود به همراه دارد.
این نویسنده افزود: در «تیلم» شخصیت داستان را در بستر یک حرکت دانشجویی قرار دادم ولی تمرکز روی شخصیت است. حس من این است که جنبش دانشجویی ما در دهه ۴۰ یک جنبش قدرتمند، شکوفا، منتقد و پرسشگر بوده و یا بخاطر مد زمانه یا سازماندهی حزب توده گرایشهای چپ هم جدی بوده و در جنبشهای اسلامی نوعی از عدالتخواهی را که رنگ و بوی چپ داشته را هم میبینیم و نشانه این حرف هم ظهور شخصیتی به نام دکتر علی شریعتی است که سعی میکرد روایت انقلابی از اسلام ارائه دهد و بسیار هم طرفدار پیدا کرد.
وی با تاکید بر اینکه در این کتاب به دنبال تحلیل و نقد سیاسی نبوده گفت: صرفا در «تیلم» شرایط را نشان دادم و چون «تیلم» بیشتر شخصیت محور است به دنبال ماجرهای زندگی شخصیت بودم که در محیط دانشجویی میگذشت.
نظر شما